نوشته شده در تاریخ 94/1/25 ساعت 11:24 ص توسط دکتر بالتازار
یا حی
اسم مریض خونده نمی شد .
نسخه پیچ هر چی تلاش کرد نتونست بخونه .
از بغل دستیش پرسید : این چیه ؟
نسخه پیچ 2 یه چیزی خوند .
نسخه پیچ 1 : الکی نگی ؟
نسخه پیچ 2 : من خودم ( رشته ی ) ادبیات و جغرافیا خوندم !!!
پیرمرد 60 ساله : یه ورق کلونازپام بدین برای مادربزرگم میخوام !!!
گفتم : مادربزرگ اسمشم کارگشاست ( حتی اگه تو این عالم نباشه ) .
نسخه پیچ : من 3 سال کارمند دانشگاه بودم .
دانشجوها هر وقت امتحانی رو غیبت می کردن می گفتن " مادربزرگ یا مادرشون ... " .
یه استاد زرنگ بود گفت " اعلامیه شو بیار ببینم " .
نسخه پیچ دیگه ای داشت نوشته هامو می خوند گفت : پیرمرد 6 ساله ... !!!
گفتم : اون که می گفت " مادربزرگم " همون 6 ساله درسته .
گفت : آره . اون معقول تره !!!
دایی من قبل از خدمت پدرش (پدر بزرگ مادریم) به رحمت خدا رفته بود. با اعلامیه ختم و هفته و چهلم و سال کلی مرخصی گرفت -
2-انقلاب اسلامی
نسخه پیچ دنبال یه قرص می گشت و پیداش نمی کرد .
چون به تازگی قفسه های داروها رو مرتب کرده بودن و داروها دسته بندی کرده بودن .
نسخه پیچ 1 : متی مازول کجاست ؟؟؟
گشت و پیداش کرد و گفت : متی مازول کنار لتروزول چیده شده . چه ربطی داره ؟؟؟
یکی گفت : چون هر دو " زول " دارن !!!
94/1/22
متی مازول ضدپرکاری تیروئیده - لتروزول برای باروری داده میشه .
مرد میانسال : یه سفازولین می خواستیم گفتن " برو با دکتر صحبت کن " .
گفتم : نسخه میخواد .
گفت : یه بیماره کلیه اش درد گرفته .
گفتم : باید بررسی بشه .
گفت : سرماخورده کلیه اش !!! بیمار تو روستائه .ما باید براش ببریم .
گفتم : دکتر باید ویزیتش کنه.
گفت : یه آنتی بیوتیک دیگه بدین .
گفتم : هیچ مدلی نمی تونیم بدیم .
گفت : من بالاخره باید بگیرم . اگه شما ندین زحمتمون زیاد میشه . کار راه بندازین
آقا : بچه ما هر شیری می خوره ( نان و ... ) بالا میاره . چیز دیگه ای نیست ؟ شیر گاو می خوره خوبه . چاره ای نداره ؟
گفتم : سنش ؟
گفت : 40 روزه . البته ما با آب قاطی می کردیم .
گفتم : شیر گاو ؟!! نباید بدی . مادر نداره ؟
گفت : چرا . یه وقت تو مهمونی نمی تونه شیر بده !!!
گفتم : هیچ شیری نباید بدی مگه اینکه دکتر اطفال بگه بچه ات خوب وزن نگرفته . اون باید شیر معرفی کنه .
94/1/22
ضمنا مادر شغلش بزرگ کردن بچه است مهمونی و غیر مهمونی نداره -
شما (
ویرایش |
حذف)
آقا : یه چرک خشک کن اسم ببرین !!!
گفتم : برای ؟؟؟
گفت : عفونت .
گفتم : عفونت چی ؟
گفت : عفونت ار سر تا پا . البته خیلی هم قوی نباشه !!!
گفتم : چنین چیزی نیست که هر عفونتی رو از بین ببره .
هر چه اصرار کرد چیزی نگفتم .
گفت : مثل سوئیس برخورد نکنین .
گفتم : چه فرقی داره ؟ مگه اونا گلشون فرق می کنه ؟؟؟
رفت اون ور و یه ورق آموکسی سیلین خرید !!!